تقویم تولد

Lilypie Kids Birthday tickers

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

درس‏هايي از سيستم گوارش

فرازبعد از مدرسه ، بعد از ظهرها،  يكي دو ساعتي تو محل كار باباشه. دختر مهندس ك هم همينطور. دختر مهندس ك چند سالي از فراز بزرگتره. تو اون يكي دو ساعت اين مشقاي خودش رو مي‏نويسه اونهم مشقاي خودش رو. بقيه وقت هم به تبادل معلومات اين دو تا مي‏گذره. اون در مورد كتاباي درسي خودش مي‏گه و فراز هم در مورد معلومات بي نهايت خودش ! مثلاً چند روز پيش به ما گفت كه دختر آقاي ك هيچي از ماشينا نمي‏دونه و فراز تلاش كرده تا سيستم لامپ‏هاي (!) كِرِمي ( منظورش كِمِري مي‏باشد البته) رو براي دختر مهندس ك شرح بده. يا اينكه يه روز ديگه دختر مهندس ك رو در مورد كره‏ي زمينِ زُحَر(زحل مي‏باشي‏يَد)روشن كرده.

امروز ولي وقتي من تو دستشويي داشتم مسواك مي‏زدم فراز درو باز كرد و اومد تو و با نشون دادن اين نقاشي، سيستم گوارشي انسان رو كه از دختر مهندس ك ياد گرفته بود براي من تشريح كرد. همونجا تو دستشويي به منِ مسواك به دهن كه برگشته بودم و بهش نگاه مي‏كردم:

« ببين مامان. ما وقتي غذا مي‏خوريم. غذا اول مي‏ره تو اين قولونبه. اسمش مِيده‏ست. بعد از مِيده غذا وارد اينجا مي‏شه كه بهش ميگن روده‏ي كوچيك. روده‏ي كوچيك بزرگ نيست. مثلاً روده‏ي تو از همونجاست كه وايسادي تا وسط هال. ولي بعدش غذا وارد روده‏ي بزرگ مي‏شه. اين ديگه خيلي طولانيه.  روده‏ي بزرگت از شيكمت شروع مي‏شه. از پله‏ها مي‏ره پايين. از حياط رد مي‏شه. از خونه‏ي ستايش و تارا رد مي‏شه. از در حياط رد مي‏شه. مي‏ره تو اين خيابون. اووووَه. تا مي‏رسه دم روزنامه فروشي. فهميدي؟ حالا اگه گفتي اگه ما شكم نداشتيم چي مي‏شد؟ »

من دهنم همچنان پر كف خميردندون سرمو تكون دادم.

«خب ديگه. شكمه كه همه‏ي اينا رو كنار هم نگه داشته. وگرنه مثلاً تو غذا مي‏خوردي ولي غذات همينطوري از روده‏ت پايين مي‏رفت. از پله ها پايين مي‏رفت از در حياط پايين مي‏رفت(!). تا چند سال بعد (بچه‏م هنوز درك درستي از زمان نداره) مي‏رسيد دم در روزنامه فروشي. حالا فهميدي كه شكم به چه درد مي‏خوره؟»

من كف به دهان، سرم رو به علامت تاييد تكون دادم و اون هم با خيال راحت در دستشويي رو بست و رفت پي كارش.



۳ نظر:

نرگس مامان نیکی و آرمین گفت...

وای این مکالمات خداست برای یه کتاب ..باور کن جدی میگم.
ببوس فراز عزیز را

لیلی گفت...

نه خداییش قربون صدقه اش نرفتی که اینطوری روده تو تا دم در خونه ستایش اینها دراز کرده :))))اگه من بودم درسته خورده بودمش.

اردیبهشت گفت...

خیلی بامزه بود.

Google Analytics Alternative