تقویم تولد

Lilypie Kids Birthday tickers

۱۳۹۱ مهر ۸, شنبه

پست هوا شده بعد از هفت هشت ده ماه

.  آدم چی بگه بعد اینهمه مدت. من آدم تنبل و خسته و بی حوصله ای هستم.  اگه فیل شکنی که الان دارم ازش استفاده می‏کنم هم کند بود، اینو هم اینجا نمی‏خوندید با کمال شرمساری.
دو- فراز کلاس دوم رفت. ازیک هفته پیش. راضیه. کلاس زبان هم می‏ره. هم‏م‏. دارم فکر میکنم چه چیز خاصی می‏تونم درموردش تعریف کنم تو این لحظه. آها. ماشینا. دیوونه می‏کنه آدمو بسکه از ماشین حرف می‏زنه. اسماشون. مدلاشون. ریختشون. سازنده‏شون. کی کدوم ماشینو داره. کی قراره چه ماشینی بگیره. هوووف... سردرد می‏گیره آدم. باید جای من باشید تا درک کنید چی می‏گم. دیگه از درک استعداد و نبوغ گذشته عییزان من.
سه- پریروز یکی از روزهای بی سابقه‏ی زندگی من بود از نظر کدبانو گری و این صحبت‏ها. صبح 5 شنبه  کرفس و لوبیا و گل کلم و سبزی آش خرد شده و سبزی قورمه ی خرد شده و سبزی ترشی خرد نشده و پاک نشده و گل کلم و کلم پیچ و هویج و فلفلای رنگی پنگی  از بازار روزگرفتم. لوبیا ها رو پاک  و شسته وخرد و نیم پز و بعد هم بسته بندی کردم. کرفسا رو هم  همین طور ولی با این تفاوت که اینا رو سرخ  و بسته بندی کردم. گل کلم و کلم پیچ و هویج و فلفلای رنگی پنگی  رو هم خرد کردم و تو آب نمک خوابوندم (با تشکر از مادرشوهر گ.م به خاطر این ایده) و بعد هم  آبکش و پهن و خشکشون کردم .  سیر رو هم پوست کندم و خرد کردم. سبزی ترشی رو پاک و شسته و خرد و پهن و خشک کردم تا غروب .رازیانه و هل و تخم گشنیز رو هم آسیاب کردم و با یه سری ادویه دیگه  همه با هم شدن ادویه ترشی. سبزی آش رو فقط بسته بندی کردم و سبزی قورمه رو سرخ و بسته بندی کردم.  آخر شب سه چهارتا شیشه ودبه ترشی داشتم و یخچال پر شده از سبزی و لوبیا و کرفس. تازه وسطاش آشپزخونه رو هم تی کشیدم و اطاقا رو هم. خدا وکیلی بشر خیلی توانایی داره.
 
چهار-دارید روز به روز، ثانیه به ثانیه، وضعیتمونو دیگه. پارسال این وقتا چه قدر فقیرتر نبودیم و نمی‏دونستیم. می‏دونستیم؟!
 
Google Analytics Alternative