تو محل کارم. فراز زنگ زده: مامان خانم بفرما! نون خرت خرتی که برام گذاشته بودی دندونمو... همون دندونم... چی بود؟ همونی که تازه در اومده بود و نوک زده بود رو آسیب زده.
من با نگرانی: چطوری ؟ یعنی خون اومده؟ ببرمت دکتر؟
فراز: نه دیگه. کار از دکتر و مُکتُر (به خودم رفته. نه؟) گذشته. دکتر هیچ کاردیگهای نمیتونه بکنه. این نون خرت خرتی یه دندونههای تیزی داشته که مثل اره بودن. دیدی اره هفت داره هشت داره. اینم مثل اون بوده. بعد این میره به اون دندونم میخوره. دندون آدم مثل کوهه. مگه تو نمیدونی که کوهها هر سال یه متر بهشون اضافه میشه (!) واسه همین زلزله میاد دیگه. آتش فشانی هم میشه. یعنی وقتی زلزله بیاد کوهها مواد مذابشونو میریزن بیرون آتش فشانی هم میشه . سیل هم میاد. یعنی ممکنه بیاد. اینجا که اقیانوس نیست. تو اقیانوس آرام یه طوفانایی میشه که کشتیا رو میشکونه. بعد گردانابایی ( منظور همون گرداب است) تشکیل میشن که این کشتی ها رو میبرن ته اقیانوس. پیش نهنگا. پیش سفره ماهیا(!) مگه تو پینوکیو رو ندیدی؟ رفته بودن تو شکم نهنگ. بعد پدر ژپتو بود؟ همون که پدرش بود . اونم همونجا بود. تازه یه پیغمبرهم بوده که اسمش الان یادم نیست. اونم تو شکم نهنگ بوده. یعنی خدا بهش گفته برو تو شکم نهنگ( (: )حضرت عیسا رو بگو! اون عصاش رو انداخته تو آب . فرعونم دنبالش بوده دیگه. بعد وسط اقیانوس باز میشه. یعنی یه راهی تولید میشه براشون که خشک بوده و اینا خیس نمیشدن. غرق هم نمیشدن. وقتی رد میشن انگاریکه عرق کردن و....
شما اگه فهمیدیدن دندونش آخرش چی شد منم فهمیدم.
۲ نظر:
نمی دونم چی بگم. فقط حواست به فراز باشه که موجود خیلی خاصیه. من عاشقشم.
خیلی خوب بود!! :))) چه آسمون و ریسمون را به هم می بافه این پسرت!
ارسال یک نظر