دست به کار شدن هورمونهای فراز !
اون روز فراز یه گوشه نشسته بود و هیچ کاری نمیکرد! من:« خوبی فراز؟»فراز: «نه!»من: «چرا؟ !»فراز :« غمغینم* و غمغینی من هیچ تموم نمیشه!» من: « ای وا، چرا؟»فراز بعد از یک کمی فکر: « آخه تو بدن من هزار تا مولکول هستد که امروز همهشون غمغیننند.. باید از مولکولا بپرسی چرا. اونا هم که حرف بلد نیستند بزنند»
.·
.·
* تلفظ فرازی غمگین
.
***
.
***
تنبل نپوش تو شلوار شلوار خودش پوش میشه*
فراز از دستشویی اومد بیرون. شلوارش رو برداشت داد به من. گفت: «بپوشون بهم»من:« اِ َ تو که خودت بلدی. این کارا رو باید خودت کنی»فراز با اشک و آه:« من بچهم. بچه ها انرژیشون کمه. بچهها باید بازی کنند. باید اون انرژی کمشون رو نگهدارند برای بازی. نه اینکه خودشون رو خسته کنند. شلوار پوشیدن بچه رو خسته میکنه. اون وقت بچه به جای بازی باید بره بخوابه، بچه و..( تا دو سه دقیقه بچه بچه و انرژی انرژی کرد)»
.*سروده خودم .خُبم باشه حالا. خودم هم میدونم خیلی بیمزهست گیر ندید تونو خدا. وقتی به قول فرازغذا پُخیدنیه، حکماً "پوش" هم "شدنیه" !
.*سروده خودم .خُبم باشه حالا. خودم هم میدونم خیلی بیمزهست گیر ندید تونو خدا. وقتی به قول فرازغذا پُخیدنیه، حکماً "پوش" هم "شدنیه" !
. ***
دنیا خیلی کوچیکه!
فراز و سام ( پسر گلمریم) سر بازی با ماشینها و اسباب بازیهای تک موجود گیس و گیس کشون راه انداختند. برای ختم غائله به خونهسازی مشغولشون کردیم. خونه ساخته شد. ماشین کوچولوهاشون رو کنار ساختمون پارک کردند. سام کامیون بزرگه رو خواست بیاره.فکر کردم دوباره دعواشون میشه سرش. گفتم اون کامیون همسایهست. مال خونه شما نیست. ماشین کوچولوها مال شماست. اونو ببر همون جا زیر مبل. مثلاً خونهی همسایهست اونجا. دوباره مشغول شدند. برای ایجاد نشاط بهشون گفتم با ماشیناتون برید از شهرها بار بیارید. مثلاً فراز تو برو از بندرعباس بار بیار. یا همدان. سام تو دوست داری از انگلیس بار بیاری؟
سام با ذوق :« آره. من الان میرم از اینگلیس همسایهموناینا بار میارم.»
.
سام کلمات و جملات قصار زیادی میگه. علی الحساب ، این یکی یادم مونده.
سام با ذوق :« آره. من الان میرم از اینگلیس همسایهموناینا بار میارم.»
.
سام کلمات و جملات قصار زیادی میگه. علی الحساب ، این یکی یادم مونده.
۱۰ نظر:
فراز سخنور بزرگی میشه... عمیقا به استدلالهایی که می کنه و دلایلی که میاره علاقمندم و خوندن پست های این مدلیت سیر نمی شم.... ضمنا ظاهرا دوستش هم تو مایه های خود فرازه و شیرین زبونه....:)
حرفهای سام هم بامزه بود..اونم خوب نمکدونیه مثل فراز
یعنی اون قسمت مولکولهای غمغینش کولاک بود! ببوس فسقلی شیرین زبونت رو!
چرا دو بار پستت رو هوا کردی؟!!
لیلا جون یادته گفتی رگ و ریشه های کرد و ترک و فارس و غیره داری؟ یه تحقیقات دیگه به عمل بیار .اینجوری که فراز پیش می ره با شلوار و انرژی و خستگی و باقی مسائل شاید یه رگ و ریشه شیرازی هم اون ته مه ها پیدا کردی!
ليلا جان
قبلا هم چند باز سوالات آي تي ازت كردم...ولي با عرض معذرت مي توني بهم بگي چطوري مي تونم ليست كساني كه من رو توي ريدرشون ادد كردند بفهمم؟ ممنون ميشم هر موقع وقت كردي بهم يه خبري بدي
اااا من كه اون دفعه اينجا يه چيزاي نوشتم چرا نيستش!
خصوصي رو هم چك كن لطفا
انگار نميشه خصوصي گذاشت.
پس بعد پاكش كن لطفا
سلام
يكي از دوستام اين خبر رو به من داد منم به شما مي دم
ekrane Filme Hayat Khalvate Khane Khorshid seshanbe 26 Mordad saat 18:00
ba hozore kargardane film khanoom rakhshane bani etemaad dar khane honarmandan.
vorood baraye omoom azad ast.
راستي ما 4 شنبه مي خوايم بريم تانر تالار هنر اگه اومدني بودين يه ندايي بدين با هم بريم
سلام . خوبین . شمام که مثل من دیر به دیر آپ میکنین!!
چرا اينقد دير به دير مينويسي دلمين پوسيد بابا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ارسال یک نظر