زن گرفتن به روش سنتی فراز
یک آهنگی هست که نریمان خونده و کلیپش این مدلیه که یه دختر و پسرتپل بانمک پنچ شش ساله، نقش عروس و دوماد رو بازی می کنند و..
امروز با فراز داشتیم اینو میدیدم که من گفتم چه دوماده قشنگ میرقصه.
فراز: منم قشنگ میرقصم؟
من : آره ، خیلی ی ی ی
فرازلبخند رضایتی به لبش می یاد و دوباره نگاه میکنه، بعد از چند ثانبه: مامان منم میخوام برم اونجا برقصم، ولی من که عروس ندارم، عروس اینا هم از من بزرگتره، بیا بریم اونجا بعداً، بعد تو یک دختر برای من پیدا کن که عروس من بشه ، من باهاش برقصم!!
تصمیم دارم از حالا تو این عروسیها و مجلسهای زنونه، چشم بدوونم تا بلکه یه دختر همه چی تموم که از هر انگشتش هم هِنَر میباره و بلده برقصه(!) برای پسرم پیدا کنم. شما هم بیکار نشینید، یه دختر با همچین مشخصاتی رو کاندید کنید برام.
تصمیم دارم از حالا تو این عروسیها و مجلسهای زنونه، چشم بدوونم تا بلکه یه دختر همه چی تموم که از هر انگشتش هم هِنَر میباره و بلده برقصه(!) برای پسرم پیدا کنم. شما هم بیکار نشینید، یه دختر با همچین مشخصاتی رو کاندید کنید برام.
**
در مورد پست قبل، راستش من اصلاً با نفس آرایش مخالف نیستم. قبول هم دارم که با مقنعه و روسری و اینها، زیبایی صورت محو میشه . اینطوری هم نیست که من خودم اصلاً آرایش نکنم. من همیشه از آرایشهای تمیزی که خطوط اصلی صورت کمی پر رنگتر میشه و نقصای پوستی پوشیده میشه، خیلی هم خوشم می یاد ولی از اینکه آدم رنگ چهره و فرم صورتش رو تغییر بده و هر چیزی که مد میشه رو بخواد رو خودش پیاده کنه خوشم نمی یاد (مثل برنزه کردنهای جیغ، سایه های خوفناکی که فقط سن رو بالا میبرند و هیچ قشنگی ندارند الا اینکه مدند، موهای درهم و برهم پسرها، دماغهای یک فرم و کلاً تغییر اکثر چهره ها به سبکی که برامون تبلیغ میشه و تکرر این تبلیغ شاید باعث قشنگ جلوه دادنش و همگانی شدنش میشه...)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر