نمیدونم به این نکته دقت کردید که تولد دخترا تو چند سال اخیر چقدر کم بوده؟ همین وبلاگستان رو در نظر بگیرید، درست نمیگم؟ اصلاً حالا روی این وبلاگستان شاید نشه خیلی استناد کرد به این دلیل که فرضاً از میون مادارایی که کوچولوهاشون دختره، یک عده کمی وبلاگ می نویسند. ولی با نگاه به دور و اطرافم و فک و فامیل و یه آمار گیری همینطوری میشه این فرضیه رو تایید کرد. مثلاً تو جمع فامیلهای مادریم، نتیجه های خدا بیامرز مادر بزرگم عددشون به 16 میرسه، از این 16 تا نتیجه گوگولی، فقط چهارتاشون دخترند و بقیه بسر (فامیلهای بدریم سخت تره آمارگیری، چون تشخیص نوه و نتیجه و نبیره مشکله! ولی در کل اونجا هم تعداد بسرای متولد شده خیلی بیشتره).
فردا که این شازده بسرای ما بزرگ میشند با رقابت سرسختانه و جدی برای راز بقاشون مواجهند. البته اگر بخواند به طریق سنتی متداول ، با دخترای همسن یا کوچکتر از خودشون مزدوج بشند.
فردا که این شازده بسرای ما بزرگ میشند با رقابت سرسختانه و جدی برای راز بقاشون مواجهند. البته اگر بخواند به طریق سنتی متداول ، با دخترای همسن یا کوچکتر از خودشون مزدوج بشند.
مثل الان نمیشه که فراوونی دختره . شاید هم روزی برسه که این نواده ها همه برای همون بروژه ی راز بقا به گزینه های ده بیست سال بزرگتر از خودشون قناعت کنند و مشکل عدم تناسب تعداد بین دختر و بسرای این نسل هم اونموقع حل بشه و کلا همه چی (منظور همین تناسب تعداده) متعادل بشه!.
ها؟ بیش بینیم درست نیست؟ بس چه طور میشه؟
ها؟ بیش بینیم درست نیست؟ بس چه طور میشه؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر