تقویم تولد

Lilypie Kids Birthday tickers

۱۳۸۹ شهریور ۲۸, یکشنبه

جگرها خون شود!

جوجو کوچولوی من، همون‏که وقتی به دنیا اومد خیلی ریز و کوچولو بود و تا ده روز بعد دنیا اومدنش هی وزن کم کرد و بعد کارش به خاطر همین کشید به بیمارستان و و هفت روز اونجا موندیم و هی من گریه کردم و هی به تمام امامزاده‏های ایران از همون‏جا دخیل بستم و هی قلپ شیرخورد‏ن‏شو شمردم و به وزن تولدش بعد هفت روز بیمارستان رسید و بعد اون  من تمام همت داشته و نداشته‏م رو به کار انداختم و هی زنگ ساعت گذاشتم و هی سر ساعت بهش  شیر دادم و هی هر روز بردمش حموم و بعد هر جیش و پی پی  شستم‏ش و هی با گرم گرم اضافه وزنش خوش خوشانم شد و هی قنبلی شد و هفت ماهگی رسید به نوک منحنی رشد و بعد هی نخورد و نخورد و لاغر و قلمی موند و همین جوجویی که  چهار ماهگی نشست و ده‏ماهگی دندون درآورد و یک‏سال و دوماهگی راه افتاد و یک سال و دهماه‏گی همزمان هم از پوشک گرفته شد هم شیر مادر و دو سالگی خیلی خوب حرف می‏زد و سه سال و نیمگی رفت مهد کودک و هی بزرگ شد و مرد شد و عاقل شد و هی به خاطرش ذوق کردم و هی رنجور شدم و هی غصه خوردم و هی افتخار کردم و هی خجالت کشیدم و هی ‏می‏دونم و به خودم هی یادآوری می‏کنم  که همه این افتخار و غصه و خجالت و خوش خوشان و رنجوری و.. هست هست هست  تا آخر عمرم، امروز از مهد کودکی که می‏رفت فارغ التحصیل شد


۲۴ نظر:

ناشناس گفت...

مبارک باشه فارغ التحصیلی و ایشاله فارغ التحصیلی دوره دکترا

نرگس گفت...

مبارک باشه فارق التحصیلی این گل پسر
و خدا کنه بعد این همه خون جگر خوردن ها قدرمون را بدونند و همینجوری سرشون را نندازن برن

مريم مامان آوا گفت...

مباركش باشه و اميدوارم قدمهايي به همين بزرگي براي هر سني رو برداره..چون پوشيدن اين لباس براي 5 سالگي خيلي شروع خوبيه...
چقدر تو اون عكس با لباس زرد شبيه خودته

Marjan گفت...

ma az in pesare shoma khosheman miayad ha,

kheyli akse nozadisham bamazash , kheyli

هنا گفت...

ای جانم که داره از مهد هم فارغ التحصیل میشه! اگر تصمیم داشتی که جگر ما خون بشه سخت اشتباه کردی ما کلی ذوق کردیم و البته یک آه کوچولو هم کشیدیم برای خودمان!
راستش من دیروز داشتم سن فراز رو حساب می کردم....هی با خودم گفتم وا از هشتاد و سه تا الان؟! یعنی شش سال؟؟؟؟؟؟وااااااااااا؟؟؟؟؟هی ابرو بالا انداختم وتعجب کردم!!!
از بابت عکس هم ممنون! منور شدیم!

لیلی مامان آراز گفت...

فدای این گل پسری بشم با اون کلاه آکسفوردش. ایشالله برسه اون روز که طبق همون مراسماتی که یه روز تو همین وبلاگ خوندم از دکتراش فارغ التحصیل بشه. بعد ما هی بیاییم اینجا و بهش یادآوری کنیم که 6 ساله که بودی میشناختیمت ها.... حالا یه بند پ کوچولو واسه ما بیا!!!

مامان ارشك گفت...

بالاخره من تونستم كامنت بنويسم. اميدوارم هميشه موفق باشه. خيلي دل انگيز نوشته بودي. يعني رفت پيش دبستاني يا كلاس اول؟

مامان سارا گفت...

چه متن قشنگ و هيجان انگيزي بود

زرافه خوش لباس گفت...

چرا همه ميگن ايشالا از دكترا فارغ التحصيل شه...
ايشالا بشه ولي تو رو خدا فرهنگ سازي نكنيم! اون بخشي كه يكسال و ده ماهگي جيشش رو گفت هم به نبوغش اضافه كن.

زرافه خوش لباس گفت...

چرا همه ميگن ايشالا از دكترا فارغ التحصيل شه...
ايشالا بشه ولي تو رو خدا فرهنگ سازي نكنيم! اون بخشي كه يكسال و ده ماهگي جيشش رو گفت هم به نبوغش اضافه كن.

پوپک گفت...

اخی مبارک باشه . یه روز میایی میگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده. البته گمون نکنم اون موقع وبلاگ مبلاگ مد باشه !

مامان آرمان گفت...

من هم آرزو میکنم جشن فارغ التحصیلیشو از دانشگاه....
راستی الان فراز جون از مهر ماه قرار پیش دبستانی یا آمادگی بره دیگه؟؟؟

می بوسمت و پایدار و پیروز باشی فرازجان...

مامان هیژا گفت...

خواستم بگم اون پیغام اولیه ما من بود. `

Unknown گفت...

مرسی ار کامنتاتون و آرزوهای خیرتون.
فراز البته کلاس اول نمیره و قراره بره پیش دبستانی مدرسه. این اولین فارغ التحصیلیش محسوب میشه. تصور کنید که من بخوام برای هر فارغ التحصیلیش دوباره از لحظه تولدش هی بگو نهی بگم. کلافه میشه بنده خدا(:
به مرجان. یعنی واقعا با مزده است ]آیکون چشمک). جوجوئه جوجو. به معنی واقعی.
با زرافه هم معتقدم. معلوم نیست در آینده دنیا چه ریختی باشه. یعنی با این تمایلی که مردم به ادامه تحصیلات پیدا کردند و وفور فارغ التحصیل؟! چی میشه یعنی دنیا؟!

فرزانه مامان ستایش گفت...

انشاا..جشن فارغ التحصیلی گل پسر .
بچه ها خیلی زود بزرگ میشن .
خیلی زودتر از اون چیزی که ما فکرش رو میکنیم .
انشاا..تنشون سالم باشه و زیر سایه پدر و مادر در ناز و نعمت بزرگ بشن .

parisa گفت...

واقعا هم جگرها خون شود...

خدا حفظش کنه فراز عزیز رو. با آرزوی موفقیتش در تمام مراحل زندگی.

Ng.A. گفت...

واقعا که بچه ها خیلی راحت بزرگ نمی شن ;)
بعد ببینم، عکس جزو «افسار» خانوادگی نبود؟! :))))

من برای اولین باره می آم اینجا... خوشحالم وبلاگتون رو پیدا کردم :)

پگاه گفت...

اول لیلا بگم که فراز ماشاا... خیلی نازه عاشق اون چشم های پرعمقشم...
بعد هم هزاران هزار آرزوی قشنگ برای فراز و مامان مهربونش که خون جگر خورده تا پسرش اینجوری مایه افتخار شده. موفق باشید

Unknown گفت...

سلام

ببخشیدا از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون از این لینکدونی گوگل ریدری و توضیحاتی که دادید هیچی نفهمیدم میشه کامل تر توضیح بدید!!!!!

Unknown گفت...

پیداش کردم ممنون

مامان نورا گفت...

خب قبل از هر چيز قالب نو مبارك . هي داري از اين شاخه به اون شاخه مي پري ها ! :)

مامان نورا گفت...

بعدش بايد بگم مبارك باشه به هردوتون.بايدحس قشنگي باشه،منتظرتجربه كردنشم.

مامان محمود و نور گفت...

عزیزم فارغ التحصیلیش مبارک انشالله که باعث افتخارت بشه :) پست پایین رو خیلی دوست داشتم تعبیرت از زلیخا جالب بود ببوس فراز رو

من و پسرم گفت...

مرسی از همتون
مامان ستایش خوشحالم از آشناییتون. به ان جی هم همینطور. چه بلاگ جالبی دارید و چه کار خوبی میکنید. به مامان نورا. دیگه بلاگر دست ما رو وا گذاشته. منم که تنوع طلب((((: انشاالله فارغ التحصیلی نورا
به مامان محمود و نور و پگاه: مرسی از لطفتون.

Google Analytics Alternative