تقویم تولد

Lilypie Kids Birthday tickers

۱۳۸۸ خرداد ۶, چهارشنبه

مامان و فلای!

این مکالمات ساعتی پیش اتفاق افتاد و دلم نیومد ننویسم:
با فراز داشتیم از روی کتاب تینی تاک انگلیس کار میکردیم . برای اینکه بهتر لغات براش جا بیفتند، من برای هر لغت چند تا مثال میزدم تا بیشترمتوجه بشه، مثلاً برای اینکه مفهوم تیکِت (بلیط) رو درک کنه، میگفتم که اگه آدم تو یه کشور خارجی مثل انگلیس باشه و بخواد یه مسابقه یا فیلمی رو ببینه، باید بره به تعداد نفراتی که میخواند مسابقه روببیند تیکت بخره و اینو به انگلیسی بگه. مثلاً اگه ما سه نفری بریم باید به بلیط فروش بگیم: تری تیکِتس پلییز!
فراز این رو تکرار کرد و بعد از چند تا مثال اینطوری متوجه شد تیکِت چیه و کلاً چطوری باید بلیط تهیه کرد! بعد برای اینکه به من ثابت کنه که خودش بهتر از من هم میفهمه(!!) گفت مامان، من دوست ندارم برم انگلیس مسابقه و فیلم ببینم. اگه یه موقع رفتیم اونجا، من میرم توی اسباب بازی فروشی. فروشنده که فارسی نمیفهمه، من باید به انگلیسی بهش بگم: یه دونه کار(car) به من بده لطفاً! بعد اون میفهمه و خوشحال میشه!!
***
برای اینکه مفهوم فلای(Fly) رو یاد بگیره، من چند تا مثال زدم که این و اون پرنده (به انگلیسی میگفتم و به فارسی اسم پرنده ها رو ترجمه میکردم) فلای میکنند. بعد اون برگشت گفت : میدونی مامان، تو انگلیس، اینطوری هم میشه بازی کرد، گنجشک، فلای، کلاغ، فلای، پشه، فلای....
خوشبختانه همون لحظه حواسش به تلویزیون پرت شد، وگرنه حتماً اگه تو ادامۀ این بازی انگلیسیش(!!) به مامان میرسید، میگفت "مامان که فلای نداره، خودش خبر نداره!!
..

هیچ نظری موجود نیست:

Google Analytics Alternative