وارد سال 2011 هم كه شديم به سلامتي :)
2- از اونجا كه رسالت مهم اين وبلاگ ثبت خاطرات بوده و مي باشد اينه كه همينجا بر خودم لازم دونستم براي زنده نگهداشتن اين دفتر خاطرات، يه چيزايي تو اين ساعت شب بنويسم؛ فكر كنم مهمترين چيزي كه تو اين مدت اتفاق افتاد اين بود كه شبي از از شبها خوايديم و فردا صبحش كه بيدار شديم يارانه ها هدفمند شدند و ما رو تو زندگيِ بيهدفمندمون تنها گذاشتند. علي الحساب گيج ميخوريم. تا ببينيم چي ميشه؟
3- فراز خوبه. سخنان نغززيادي از دهنش در نمياد كه من بدو بدو بيام اينجا بنويسم. جوجوي لوس من هست كماكان. تازگيا يه سري نقشه پيچ در پيچ ميكشه و به من ميگه كه مثلاً اين خرگوش چطور به اين هويج برسه. نه خرگوشش خرگوشه البته و نه هويجش هويج. ولي من با حول و قوه الهي و هوش سرشار خودم يه جوري خرگوشه رو به هويجه ميرسونم وو كلي آفرين صد آفرين ميشنوم!
بچهم به شطرنج هم علاقهمند شده و از من خواسته كه كلاس شطرنج اسمش رو بنويسم.
آها. يه چيز ديگه. يه مدت پيش تو كتابفروشي بالاي خونه، كتاب تن تن رو ديد و خواست كه براش بخرم. براش خريدم. بعد ديگه به تن تن خيلي علاقه مند شد. ازم خواست براش تمام سي دي ها رو بخرم. بعد از اينكه مثبتاي جدولش به يه مقدارمشخص رسيد، سي دي ها رو خريدم. تموم راه برگشت رو بالا و پايين پريد از ذوقش. خلاصه كه مدتيه كه با تن تن مشغول شده .
آها. يه چيز ديگه. يه مدت پيش تو كتابفروشي بالاي خونه، كتاب تن تن رو ديد و خواست كه براش بخرم. براش خريدم. بعد ديگه به تن تن خيلي علاقه مند شد. ازم خواست براش تمام سي دي ها رو بخرم. بعد از اينكه مثبتاي جدولش به يه مقدارمشخص رسيد، سي دي ها رو خريدم. تموم راه برگشت رو بالا و پايين پريد از ذوقش. خلاصه كه مدتيه كه با تن تن مشغول شده .
4- در حال حاضر، فراز خوابه و باباش هم. منم كتاب ميخوندم و اومدم برم آب بخورم كه چشمم به كامپيوتر افتاد و نشستم پاي گودر و گفتم يه گرد و خاكي هم بزدايم از وبلاگ. بعد مدتها هدفون گذاشتم تو گوشم و مجموعه آهنگاي بي ربط به همم رو هم دارم گوش ميدم. داريوش ميخونه چكاوكم فلان... من هيچ وقت داريوشي نبودم. غم آهنگاش براي من قابل تحمل نيست. بر خلاف دوستان دوران نوجوواني و جواني كه طرفداران داريوش بودند، من هيچ ارتباطي برقرار نكردم با اين خواننده.
زموناي ما خواننده ها تنوع زيادي نداشتند كه. ملت يا ميگفتند طرفدار داريوشيم يا ابي. (قميشي هم بعدها اضافه شد) و خب، طبعن من طرفدار ابي شده بودم. الان هم كه ديگه پرتم از قضايا و خيليا روكلن نميشناسم.
زموناي ما خواننده ها تنوع زيادي نداشتند كه. ملت يا ميگفتند طرفدار داريوشيم يا ابي. (قميشي هم بعدها اضافه شد) و خب، طبعن من طرفدار ابي شده بودم. الان هم كه ديگه پرتم از قضايا و خيليا روكلن نميشناسم.
حالا كه حرف از آهنگ و خواننده شد، به عنوان اختتام اين پست، چند تا آهنگ بزارم براتون و برم بگيرم بخوابم
آهنگ روز قبل از آمدن تو، كه قديماا گروه Abba خونده بودند رو يه آقايي كه نميشناسمش خونده. به نظر من خوبتر ازاصل آهنگه.
آهنگ خداحافظي تابستون، هم از اين آهنگاي موود نوجووناي قديمه كه نسلشون منقرض شده كلن ولي خب، يه جوراي خوبيه.
۸ نظر:
این هدفمندی در زندگی بی هدف رو خوب امدی... ممنون از آهنگ ها..
همین که چند وقت یکبار هم گرد و خاک بزدایی ما قبول داریم...خوش باشید
راستش من هم مدتی بود راه وبلاگتون را گم کرده بودم.امروز که اومدم دیدم به به چقدر پست هست برای خوندن.وجه اشتراکمون را هم پیدا کردم.طرفدار ابی بودن در دوران جوانی.
لیلا جان چه عجب از این ورا. دل مون تنگ شده بود.
اين كتاب خوندناي آخر شبي كه خانواده در خواب به سر مي برن رو خيلي دوست دارم.
راستي حال پدرتون بهتره؟
مرسی از همهتون.
به زهرا: منم ببخشید که خواننده نا پیدا شدم. این گورد باعث شده که من بخونم و خودی ننمایم.
به لیلی. به به . منور فرمودید. از شما هچ خبری نیست خانوم. البته منظورم تو گودره ها. وگرنه نوشته های قشنگ وبلاگت که همیشه هستند.
به مامان هیژا: مرسی. خوبند
به مامان امیرسام. خوشحالم که از آهنگا خوشت اومد. گاهی وقتها فکر میکنم گذاشتن آهنگا حوصله خوانندگان رو سر میبره و هیچ کی گوش نمیده بهشون.
سلام.
خیلی وقته بهتون سر نزده بودم. ولی الان همشو خوندم. از طرف من فراز رو یه گاز اساسی بگیرید. به ما هم سر بزنید
Salam
in ahange "the day before you came" o Steven wilson cover karde jeddanam karesh harf nadare:D in baba too ye bande bename blackfield ke karaye unam vaghan khube !
man in ahang
http://www.4shared.com/file/103000180/3b6d4ef1/Blackfield_-_Pain.html
va
http://www.4shared.com/file/67526340/3b7e532e/1000People.html ino dus daram:D khastin gush bedin .Sorry tulani shod
ارسال یک نظر