سیزدهمین جشنواره عروسکی تهران این روزا تا 5 مرداد تو بیشتر تالارهای نمایشی سطح شهر، برقراره. من برنامه اجرای نمایشهاشون رو جایی ندیدم جز همون تئاتر شهر که تو پلاکاردای خودش داشت، بنابراین اطلاع ندارم که کدوم نمایش تو کدوم سالن اجرا میشه. ولی نمایشهای عروسکی مختص کودک و نوجوان، چه ایرانی چه خارجی، تو سالنهای کانون و تالار هنر برگزار میشه. بلیطش هم به روز فروش میره
ما جمعه تالار شهر بودیم. یکی سری از نمایشها تو محوطه اجرا میشد و یک سری تو سالنها. بلیطی که ما تهیه کرده بودیم برای نمایش های تو سالنی، ساعت هفت و نیم بود و چون از ساعت یک ربع به شش اونجا بودیم، فرصت داشتیم نمایشهای محوطه اییش رو که یکیشون آلمانی بود، یکیش ایرانی ببینیم. البته تو اون گرما و شلوغی جمعه، دیدن نمایشها اون بیرون لطفی نداشت.
نمایش تو سالنی، سالن سایه بود به اسم رقص مهرهها. کل سالن پر شده بود. حتی پله های وسط هم جمعیت نشسته بود. منتهای مراتب، فضای نمایش کوچیک بود ضمن اینکه اصلاً مناسب کار نمایش عروسکی نبود. حالا نمایشهای دیگه رو چون تو اونجا ندیدم، نمی تونم قضاوت کنم. ما فقط کله های فرفری و طاس جلوییامون رو میدیدیم. اگه میخواستیم بیشتر ببینیم باید بلند میشدیم یا گردنمون رو کج میکردیم تا اون لا ما ها چیزی دیده شه.
کارشون خوب بود، صحنه سازی و نورپردازی و عروسکگردانی و موسیقی و هماهنگی همه خوب بودند، منتهاش داستان معلوم نبود از چه قراره! آخرش هم معلوم نشد بالاخره جن و دیو و پری باید باشند یا نباید باشند؟ خوبند یا بد؟ اصلن چراا جن و پری حالا؟ اصلن لزوم و فایده شخصیتهای مختلف تو روند داستان چی بود. کلی هم باید برای فراز، که اصولاً علاقه ای به چیزای ماورای دیدش تا حالا نشون نداده، توضیح پس میدادیم!
اگه با بچه می خواید برید بهتره برید همون کانون یا تالار هنر. برنامه شون رو هم زنگ بزنید و بپرسید. در کل تجربه بدی نباید باشه.
راستی تو محوطه تئاتر شهر، برنامه عروسک سازی با کاغذ و نمد و نقاشی و چیزای دیگه هم داشتند. هرچند به نظرم چیزایی که اونجا آموزش داده میشد یا تهیه میشد برای فراز پیچیده بود.
ولی در کل بهش و بهمون خوش گذشت.
۹ نظر:
سلام . چطورین؟ من الان واقعا از خوندن سه تا پست قبل ترتون واقعا لذت بردم . همون قضیه پولدار مخفیا و غیره. و اینکه بعضی از تکه کلام هامون خیلی به هم شبیهه . موفق باشین
چه جالب .همین چند روز پیش داشتم به همسرم می گفتم کاش از این نمایشهای عروسکی بود مهتاب را می بردیم برای تماشا.ممنون از اطلاع رسانیت.
اتفاقا منم خواستم تئاتر شهر ببرم هيژا رو ولي تو اين گرما واقعا كلاه كننده س. راستي شما هنوز سركار مي ري؟
ممنون از اطلاع رسانی ات...راستش من هم از هفته پیش تو فکر بودم که برنامه یکی از روزها را برم و آرمان هم ببرم....ولی بهت که گفته بودم با شرایط مهمون داریم...و کلا آدمی هستم که نظر خواهی از اونا هم می کنم و نظر اونا بیشتر روی شاپینگ میچره یا برنامه هایی خاص بزرگترها ... (این شاپینگ چیزیه که نه من خوشم میاد و نه آرمان....)...
ببینم می تونم فردا آرمان را ببرم یا نه...
راستی ایمیل ات را هم خوندم...ممنون از لطف و توجه ات دوست عزیز.
خوش به حالتون که تئاتر هم می روید...
من غیر از سر کار و خونه هیچ جا نمیرم...
راستی کلاس اول آقا پسر ما سه میلیون و خورده ای در اومد. روز ثبت نام حالم خوش نبود. ولی من که ساعت 5 میرسم خونه نمیشه بچم مدرسه ای بره که 12 ظهر تعطیل میشه. تازه هزار تا چیز دیگه هم هست...
شاید منو هم بذاری تو طبقه پولدار مخفی ها(آیکون چشمک)
لیلا جان خبر کتابهارو میدی می خوام کتاب سفارش بدم.
لیلا جان زحمتت نیست برام پست کنی؟ آخه نمی دونم کی می تونم بیام تهران. اما حتما وقتی اومدم یه قراری بگذاریم همدیگر رو ببینیم. دیدن فرازی که همیشه از خوندنش لذت بردیم حتما خیلی می چسبه!
حالا آدرس رو ایمیل کنم؟ به کجا؟
بلاخره من تونستم برات يه نظر بذارم انقدر ذوق كردم كه يادم رفت چي ميخواستم بگم
ارسال یک نظر