تقویم تولد

Lilypie Kids Birthday tickers

۱۳۸۶ اسفند ۲۶, یکشنبه

برگشتیم


سلام، چند روزی از این تهران دور بودیم و چقدر این دور بودن چسبید. ممنون از اینکه در این مدت سر زده بودید.
**
یکی از شهرهایی که به توصیه آقای اینانلو بخاطر طبیعت متنوعش همیشه دوست داشتم ببینم ، شهر شاهرود بود که تو این سفر موفق شدم ببینمش و حتی دو شبی هم اونجا اقامت کنیم.
شهر شاهرود شهری با طبیعت و اقلیم های گوناگون است، یک طرف کوه، یک طرف کویر و دو ساعت هم با دریا فاصله دارد. مردم خوب و خونگرمی داشت (تا آنجا که من دیدم). ظاهراً خیلی هم مذهبی بودند. اگر علاقه مند به دیدن و لذت بردن از طبیعت ایران هستید و میخواهید تنوعی ایجاد کنید و یک سفر کلیشه ای نداشته باشید به پیشنهاد زیر فکر کنید.

یک پیشنهاد سفر


اگر میخواهید جنگل و دریا و کویر و کوه رو با هم در یک سفر ببینید ، این مسیر را پیشنهاد می کنم
تهران به آمل رو از جادۀ هراز یا تهران به قائم شهر رو از جادۀ فیروز کوه بروید . یکی دو شب را در خطۀ شمال کشور سپری کنید. نمیگویم کجا بروید.
( دلیل نگفتنم هم این است که اصولاً جایی در آن خطه سراغ ندارم که برای کسی ناآشنا باشد. زمانی به چمستان رفته بودیم و بعد از عبور از روستای چمستان و چند کیلومتر بالاتر از این روستا و با زور بالا رفتن اون جاده های پر پیچ و خم و خاکی ، در حالیکه تنها چیزی که ما می دیدیم زیبایی بکر و مخلوطی از ابر و مه بود که از بالا خیلی منظرۀ رویایی و شگفت انگیزی بود و و سکوت و سکوت و هیجان حاصل از این کشف، یکدفعه ،سرو صدای موسیقی و بعدش همراه شدنش با صدای ماشین و بعد دیدن یک ماشین نسبتاً معمولی که رانندش خانمی بود که با بچه سه چهار سالش داشتند خمیازه کشون می اومدند پایین، ما رو متوجه کرد که همچین جای بکری هم نبوده و خوشی و هیجانمون زایل شد. یا وقتی در جنگل رویان که آنهم ، جادۀ پر پیچ و خم و صعب العبوری داشت و دیگر اونقدر بالا رفته بودیم که فکر کنم چند کیلومتری با چالوس فاصله داشتیم، یکهو یک کامیون بزرگ جلوی چشممون هویدا شد که داشت سوت زنان از بالا می اومد و ظاهراً مصالح ساختمانی میبرده اون بالا، فکر کنید چطور اون خوشی حاصل از قدم گذاشتن به یه جای بکر زایل میشود. همین حس سرخوردگی از کشف یه جای کم دست خورده و نسبتاً بکر رو در مورد جواهر ده هم داشتم. انقدر که تعریف ییلاق جواهر ده رو و زیبایی عکس ها که دیدن اونجا برام یک آرزو شد بود که آگهی فروش زمین های اونجا رودر روزنامه همشهری دیدم)
گرگان به آزاد شهر و بعد به سمت شاهرود حرکت کنید. شاهرود شهری است که در سفرهای زمینی به مشهد بارها از کنارش رد شده اید ولی نسبتاً مهجور مانده (حداقل برای من که اینطور بوده) . مشاهدۀ پوشش گیاهی متفاوت ، عریان شدن کوهها از درخت وسبزی و و کم کم دیدن چند تا درخت و یک آبادی ، رسیدن به یک اقلیم دیگر رو نشان میدهد.
نرسیده به شاهرود(30 یا 40 کیلومتری شاهرود)، جاده ای به سمت روستای ابر و جنگل ابر میرود. درده کیلومتری این مسیر روستای ابراست که دیدنش خالی از لطف نیست. بخصوص اگه روستای زیادی ندیده باشید و یا بچه کوچکی داشته باشید که مرغ و خروس و گاو و گوسفند و طویله تا به حال ندیده باشد. روستای خیلی محرومی نیست و مردم مهربانی دارد. میتوانید از آنجا برخی از فرآورده های لبنی را هم با قیمت پایین خریداری کنید. علی رغم اینکه جادۀ پر شیب و پر فراز و نشیبی نبود که سطح ارتفاع داشته باشد ولی برف هنوز در کوچه پسکوچه های آن دیده میشد. از این روستا به جنگل ابر چیزی حدود هفت هشت کیلومتر راه بود. ما موفق نشدیم که جنگل ابر را ببینیم به دلیل اینکه جاده به خاطر برفهایی که هنوز آب نشده بود مسدود بود. ولی در همانجایی که برف جاده رو مسدود کرده بود درۀ زیبایی قرار داشت که آب بندی هم داشت و ما برای خوردن ناهار پشت این آب بند رفتیم و از واز هوای خوب و تمیز آنجا لذت بردیم . هنوز برف روی کوهها و نزدیک این آب بند وجود داشت که آب آب شده از این برفها به صورت رود نسبتاً پر آبی پشت اینجا قرار میگرفت. در راستای رسالت چربی و دمبه آب کنی، من به کوهنوردی در همان دور و اطراف م پرداختم و نزدیک بود جانم را در این راه از دست بدهم. چون بعضی جاها برف شل شده بود و پای من تا زانو در برف فرو میرفت . جاهایی هم که برف نداشت خاک مرطوب و لغزنده بود و موقع پایین آمدن من نشسته نشسته با پاشنه پایین می آمدم).
در مسیر برگشت و 20 کیلومتری نرسیده به شاهرود بخش قلعۀ نو خرقان وجود دارد که آرامگاه ابولحسن خرقانی در آنجا قرار دارد. چند بنای قدیمی هم در آنجا وجود داشت که ما در بسطام متوجه شدیم که چه بودند.
بسطام در شش کیلومتری شاهرود است و شهر با صفا و قشنگی است. آرامگاه بایزید بسطامی، گنبد لاجودری غازان خان، دالان الجایتو و یک امازاده در آنجا قرار داشت. برج کاشانه که به گفته اهالی بزرگترین برج آجری ایران است هم پشت این گنبدهاست و 20 متر از بیرون و 24 متر از داخل ارتفاع دارد.
شاهرود هم شهر نسبتاً تمیزی است و شهر بی درو پیکری نیست. پارک آبشار در شمال شر شاهرود مکان زیبایی است. کوههای اطراف شاهرود هم بسیار مناسب کوهنوردی در حد مبتدی هستند ضمن اینک مسیر پیاده روی طولانی بین این کوهها برای پیاده روی بسیار مناسب میباشد و لوازم ورزشی مانند لوازمی که در پارکهای تهران کار گذاشته شد اند در این مسیر وجود دارد. نکتۀ جالب این است که هم بسطام و هم شاهرود، از این هتلهای ایرانگردی دارند
اگر قصد دیدن کویر را دارید میتواندی از شاهرود به سمت طرود بروید که در 125 کیلومتری جنوب شا هرود است. بین راه کوهها با رنگهای متفاوت و معدن سنگ سرخ، و پوشش گیاهی متفاوت را شاهد خواهید بود. مسیر نسبتاً خلوتی است . در این مسیر ما جایی گروهی اسب سوار و با کلاه خود و زره و خیمه های مشکی دیدیم که برای سریالی آنجا بودند. هرچه بیشتر بروید بیابان بیشتری را خواهید دید. در ضمن گله های شتر هم در اطراف جاده آنهم بدون چوپان خواهید دید. ما جایی پیاده شدیم که نزدیک شتر ها برویم ولی آنها فرار میکردند و ما بدو، شترها بدو ،خلاصه که موفق نشدیم رامشان کنیم، هیچ، دست هم نتوانستیم بهشان بزنیم ضمن اینکه خاک هم خاک سستی بود که پایمان در آن فرو میرفت بدون اینکه گل باشد.
اطراف طرود، بیابان مالچ پاشی شده بود. طرود بیشتر شبیه روستاست و نخل هم یکی از درختان آن است. از اینجا به معلمان که سه راهی کویر نامیده میشود 30 کیلومتر راه است. روستای امامزاده پیرمردان به نسبت سر سبزتر است که 6 کیلومتر جاده خاکی به جادۀ اصلی دارد . کلاً روستاها جاده های خاکی دارند و بین روستا و شهر تفاوتی نمیتوان دید. معلمان که روی نقشه میبیند چیزی است در حد چند خانه و مسجد و مردمان مهربان با لهجۀ متفاوت و همین. حتی یک چلوکبابی کثیف هم ندارد بنابراین به قصد خوردن، جایی نمیتوان یافت و بهتر است از شاهرود که بیرون می آیید چیزی برای خوردن داشته باشید.
معلمان سه راه دارد. یکی که به طرود و شاهرود میرود. یکی به دامغان و یکی هم به جندق. اگر خواستید از سه راهی کویر برگردید میتوانید از مسیر دامغان برگردید. اگر خواستید به دل کویر لوت بزنید بروید جندق که 140 کیلومتر با معلمان فاصله دارد. بعد از چند کیلومتر از معلمان به سمت جندق، کویر واقعی را خواهید دید که نه آبی در آن است و نه حتی بوتۀ خاری. تا چشم کار می کند شن است و کویر که رنگش جا به جا فرق میکند. در جندق علاوه بر دیدن یک شهر کوچک کویری و مردمان کویری، قلعه ای هم دارد به نام قلعۀ ساسانی که مردم داخل قلعه هنوز خودشان نان میپزند، طویله دارند و کلاً تاریخ انگار تکان نخورده است مدتها درون این قلعه.
بعد از جندق حدود 45 کیلومتر که بروید به یک دو راهی میرسید. بعضی از تورهای کویر نوردی سمت چپ این دوراهی میبرند که خور و روستای مصر و بعد روستای فرحزاد است که شتر سواری بین این دو روستا خودش یک روز را میگیرد. روستای گرمه و قلعه اش و هتل آتشونی که کلی جهانگرد خارجی هم دارد در این روستاست.
اگر به سمت راست این دو راهی بروید نائین را میبیند که یک نارنج قلعه دارد و مسجد جامع و محراب و موزۀ قدیمی که میتوانید شبی را در مهمانسرای آنجا سپری کنید. اردستان و زواره هم از شهرهای دیگر در این مسیر خواهند بود که بافت قدیمی مذهبیشان جالب است. و بعد بروید و بروید از کنار کویر تا به کاشان برسید. کاشان هم تقریباً برای عموم آشناست و نیازی به توضیح ندارد. تپۀ سیلک دارد، خانۀ بروجردی ها و طباطبایی ها و باغ فین و گلاب گیری( اگر اردیبهشت گذارتان به اینجا افتد). نوش آباد یا اویی هم که همان شهر سه طبقه دردل خاک است نیازی به تعریف من برای دیدن ندارد چون خودش کلی مشهور است. ابیانه هم شهر قشنگی است. از انجا هم به قم و بعد به تهران راه دارد (مطمئن باشید). خلاصه که این یک سفر از دل جنگلهای سر سبز شمال، عبور از کوهای البرز و رفتن به دل کویرو دور زدن کویر است ومشاهدۀ این تنوع اقلیمی وزیستی و آب و هوایی و خالی از لطف نیست.
نکته: دیدن کویر تا اواسط اردیبهشت خوب است و بعد از آن از نظر من طاقت فرساست بخصوص اگر بچه هم داشته باشید . اگر میخواهید جنگل ابررا هم ببینید و مثل ما به برف نخورید، به گفتۀ اهالی از اواخر فروردین بروید. بنابراین دهۀ سوم فروردین تا دهۀ سوم اردیبهشت بهترین زمان برای دیدن و تجربۀ کاملی از این طبیعت گوناگون است.
نکتۀ 2: مراقب بنزین باشید در این سفر هر چند که خیلی کم مصرف میشود به خاطر حرکت در جاده.
نکتۀ 3: حتمۀ باید علاقمند به دیدن کویر بود تا از آن لذت ببرید.

نکتۀ 4: اگر جی پی اس داشت باشید خیلی خوبه. در ضمن ماشین دو دیفرانسیل هم که مختص کوه و صحرانوردیه عالیه.
**جنوب کشور گزینۀ خوبی برای نوروز است . درکنار دیدن دزفول و شوشتر و شوش و خرمشهر و بندر لنگه ، از طبیعت یاسوج و ایذه و دریاچه گهر (اسمش را مطمئن نیستم یک جایی است در اطراف ایذه ) و شهر کرد و به طور کلی دامنه های زیبای زاگرس غافل نشوید.
.
**
یکی از شیرین کاریهای فراز را هم بگویم و آنهم این بود که در یکی از روستا ها به فراز علاوه بر مرغ و خروس، گاو را هم نشان دادیم تا از نزدیک ببیند. گاو هم که متوجه اینهمه علاقه و توجه ما شده بود برگشت و درحالیکه به ما زل زده بود ،نامردی نکرد و پشت سر هم پی پی کرد ودست بردار هم نبود تا تجربۀ فراز را کامل تر کند.

فراز متعجب شده بود و میپرسید " چرا در خانه اش پی پی می کنه و نمی ره دستشویی!!. بعد از آن هروقت فراز حیوانی را میدید میگفت " پس چرا پی پی نمی کنه، کو پس پی پیش".


هیچ نظری موجود نیست:

Google Analytics Alternative