تقویم تولد

Lilypie Kids Birthday tickers

۱۳۸۶ اسفند ۱, چهارشنبه

خوابهای بی معنی من!

..
من اصولاً خواب نمی بینم اگر هم خوابی ببینم، انقدر درهم و شلوغ است ه که چیزی به یادم نمی ماند، ولی گاهی هم خوابهایی می بینم که به طور مداوم جلوی چشمم هستند و یادم نمی رود و هرچه فکر می کنم ، هیچ تعبیری هم برایشان پیدا نمی کنم. اینها نمونه هایی از خوابهایم هستند ، اصلاً تعبیری دارند؟:
.
خواب شمارۀ یک: چند شب پیش خواب دیدم که سوار بر یک پورشۀ قرمز بسیار بسیار شیک شده ام و دارم در یک پل مصفایی که از بلوار همیلا(بلوار شرقی میدان پونک) شروع شده و به فاز شش شهرک غرب میرسد ،با سرعت 210رانندگی می کنم ، از این آهنگهای دیش دیش هم گذاشته ام و هر از گاهی هم از خوشحالی جیغ میزنم !.
حالا می خواهم با نقطه نظرات علمی نشان دهم که جقدر این خواب بی تعبیر است و از طرفی چقدر مغایر خواسته های من است:
.
1- اولین نکته ، رانندگی با سرعت 200 کیلومتر در ساعت است؛ من و این سرعت ها!!!. منی که اگر سرعت ماشین از 45 بیشتر شود، بر سر و پا می زنم وفریاد یا اباااااالفضل و یا حضرت عباسم بلند می شود و میخواهم که ماشین سریعتر متوقف شود تا من حالم جا بیاید! اگر هم فرمان در دست من باشد و این سرعت را ببینم انقدردست و پایم را گم می کنم که احتمال چپ شدن من با این سرعت هم می رود! حالا بیایم با 200 تا سرعت بروم؟!!.( البته نا گفته نماند که من لاین سرعت را بسیار روست دارم آنهم بخاطر ایمنیش به این دلیل که از یک طرف بقیه ماشینها در حال عبورند ، ولی نه با سرعت بیشتر از45.!)
.
2- پورشه، من و پورشه ؟!!)اصلاً املایش را درست نوشته ام؟؟! اصولاً من آدم زیاده خواهی نیستم. من چه در خانۀ پدری و چه حالا در خانۀ بخت!هروقت سوار ماشینمان که چیزی بود (و است) در مایه های پیکان جوانان گوجه ای مدل 56 ، خدا را بابت این چهار چرخی که به ما عطا فرموده بسیار شکر می کنم. اصلاً به این فکر نمی کنم که وقتی درش را با هزار ضرب و زور می بندیم و بازهم وقتی مثل یک خانوادۀ خوشبخت راه می افتیم برویم نان بربری بگیریم، در خیابان ملت چراغ می زنند و ندا می دهند که "در بازه". از شما چه پنهان، بکبار هم واقعا درش باز شد و دیدیم ملت، سینه زنان چیزی در این مایه ها می گویند" در باز شد گل دیدیم، سوسن و سنبل دیدیم". (منظورشان از گل و سوسن و سنبل، من و فراز و باباش بودیم !). حالا با همۀ این اوضاع من همیشه به داشتن چنین ماشین وطنی مفتخرم که باعث رقیق شدن احساسات هموطنان نیز میشود همیشه با دیدن این صحنه ها و این ملت، اشک در چشمانم حلقه می زند و می گویم "هیج جا وطن نمی شود و ماشین هم ماشین وطنی"و باز هم خدا را شاکرمیشوم. در ضمن اگر خیلی جاه طلب هم شوم، نهایت ماشین خارجی که بخواهم "گلف " است نه پورشه.
.
3- قرمز؟! من ذاتاً یک" آبیته" هستم حالا درست است که من مدتهاست آپ تو دیت نشده ام و یکبار هم که با جوانترها نشسته بودیم و بحث فوتبالی بود ، من هنوز فکر می کردم شاهین و شاهرخ بیانی و آقا صمد،چرا در مسابقه حضور نداشتند و چرا مربی از آنها استفاده نکرده است ، ولی همۀ اینها چیزی از آبیته بودن من کم نکرده است. حالا بیایم و خواب یک شی ء قرمز ببینم ؟؟!!
.
4- من و جیغ؟؟!! من قبلاً هم گفته بودم که اصولاً تن صدای من پایین است و اگر مقداری از این حد بالاتر بروم، صدایم شبیه ببعی می شود، حالا بیایم با این اوضاع جیغ بزنم؟؟!! کهولت سن را چه کنم؟؟. چند ماه پیش در عروسی پسر خاله مان، یک خانم محترمی به من گفت "اصلاً بهت نمیاد بچه داشته باشی" من را می گویید، به سقف چسبیده بودم !. (احتمالاً این خانم از دستۀ انسانهای انرژی مثبت ده بودند که نه تنها من بلکه بقیه را هم مستفیض می کردند) . از این رو، وقتی دختران نوجوان و جوان فامیل را دیدم که جیغ می زنند و لی لی لی می کشیدند ، با خودم گفتم من چه چیزی از اینها کم دارم . این بود که من هم شروع کردم همنوایی با آنها ولی در همان ابتدای امر، جیغم تبدیل به سرفه ای شد که بند نمی آمد و حالا همه می گفتند: آب بیارید !! خفه شد این بندۀ خدا!!.
حالامن بیایم و در خیابان جیغ بزنم. استغفرالله.
.
5- من و آهنگ دیش دیش؟؟!! من اگر خیلی احساس باحالی بهم دست بدهد میروم آهنگ های مرحوم هایده را می گذارم، من را چه به آهنگ دیش دیش؟!
.
6- پل مصفای از بلوار همیلا تا فاز 6؟؟!! جل الخالق!! من که احتمال ساختن همچین سازه ای را حتی در 100 سال آینده هم نمیدهم. آخر چه نیازی به ساختن این پل است وقتی نیایش آن بالا این کار را کرده و همت در پایین؟! کدام پل، مصفابوده که این دومیش باشد؟؟!! حالا اصلاً بگیریم که چنین پلی بر رودخانۀ پونک هم ساخته شود، " من رو سنه نه" من که نه اینور پلم و نه اونور پل و نه فک و فامیل یا دوست و آشنایی این بر و با آن بر پل داریم؟! چه ربطی دارد به من؟!!
دیدید چگونه بی معنی و بی تعبیر بودن این خواب از نظر علمی ثابت شد؟!.
.
خیلی طولانی شد ، میخواستم خوابهای بعدیم را هم تجزیه وتحلیل کنم ولی به درازا کشید و من کارهای زیادی برای انجام دارم. در فرصت مناسب دیگر(یحتمل فردا) حتماً این کار را می کنم.

هیچ نظری موجود نیست:

Google Analytics Alternative