تقویم تولد

Lilypie Kids Birthday tickers

۱۳۸۷ بهمن ۳, پنجشنبه

برف ، اقتصاد و هوگولو!

1-امروز غروب بعد از کلی تحمل ترافیک رفتیم شرق تهران برای دیدن فک و فامیل شوهر. از آب و هوا وبرف و بارون و پیش بینی خشکسالی و اینها حرف زدیم. موقع برگشتن به خونه، تک و توک دونۀ برف بود که به ماشین میخورد.
2- دوشنبه اخبار اعلام کرد " های مردم آماده باشید، سه شنبه از بس بارون میاد، سیل شما رو نبره"!.
سه شنبه چشممون تو آسمون موند و حسرت خوردن یه لیوان چایی که بخار ازش بیرون میاد، کنارپنجره ای که بارش بارون رو بشه دید به دلمون موند.
3- وضعیت اقتصادی مملکت یه جورای عجیبی به نظر من پیچیده است!. البته همیشه پیچیده و خرتوخر بوده ولی الان یک جورهایی هم مشکوکه؛ بانکها هی پول مردمو جمع میکنند، صنعت کارا و تولید کنند ها هم که با سرعت بیشتری دارند ورشکسته میشند، قیمت خونه و زمین هم افتاده پایین، مصالح ساختمانی کلی ارزون شده، پولی هم که تو دست مردم نیست (اگه هم باشه بانکها هی میخواند بکشنش بالا)! ،
پیش بینی من اینه که قیمت دلار یکدفعه میره بالا! (بیابید ربطش را!)
پیش بینی شما چیه؟
4- من به ندرت برنامۀ نود رو دیدم. اجرای و گزارشهای فرد*وسی پور رو اما همیشه دوست داشتم. تو محل سابقمون وقتی هنوز فراز کوچکتر بود و برنامۀ هرروزۀ من و فراز این بود که صبحها قدم بزنیم و شیر بگیریم و بعدش هم روزنامه یا مجله، چند باری دم روزنامه فروشی دیده بودمش. من مجله ها رو نگاه میکردم و اون روزنامه ها رو. مردم نسبتاً بی تفاوت بودند بهش و من اونموقع با خودم فکر میکردم که اگه الان تو محله های پایین شهر زندگی میکرد چقدر ممکن بود تحویلش بگیرند. حتی یادمه خودش به روزنامه فروش که یه مرد عنق خوش قلب بود (به نظرم!) سلام میداد. همیشه هم فکر میکردم چه قدر خوبه که همیشه قیافۀ یه پسر جوون و مثبت رو داره، انگار پیر نمیشه اصلاً!. یک روز وقتی فرازدم همون روزنامه فروشی داشت دست منو میکشید و میگفت هوگولو میخوام، هوگولو میخوام (فراز وقتی هنوز دوسالش نشده بود به شکلات میگفت هوگولو)، به فراز و کارهای فراز لبخند میزد و دستی هم رو سرش کشید و یه شکلات از جیبش درآورد و داد دست فراز. فراز هم از خوشحالی براش دست میزد وابراز خوشحالی و بعد هم یک بای بای جانانه کرد باهاش . من تعجب کردم که یعنی این فهمیده فراز چی گفته، بعد هم به این فکر کردم که چقدر خوبه آدم همیشه یه شکلات تو جیبش برای بچه ها داشته باشه.
خلاصه که اینطوری از شخصیتش هم خوشم اومد!
5- رفتار فراز وقتی بچه ای کوچکتر از خودش رو میبینه، غیر قابل تحمل میشه گاهی! . خیلی میخواد مثل اون بچه کوچکتره رفتار کنه و این علاوه بر لوس نشون دادنش باعث خرابکاریهای بیشمار هم میشه.
6- من خوبم، یعنی میدونید، سعیم رو میکنم علی رغم سستی این روزهام حال خودم رو خوب کنم و بی خیال اموری بشم که نمیتونم بیش از یک حدی درشدن و نشدنش دخیل باشم. همون اموری که فکر نشدنشون باعث غصه ام میشه .
متوجهید؟
سعیم رو میکنم!

هیچ نظری موجود نیست:

Google Analytics Alternative