تقویم تولد

Lilypie Kids Birthday tickers

۱۳۸۶ بهمن ۷, یکشنبه

کنترل و باطری فراز!!

شبهای برره یک قسمتی داشت که در اون تلویزیون به برره اومد. واکنش مردم برره به این پدیدۀ جدید به این صورت بود که مثلاًبا دیدن فیلم هندی می خندیدند و با دیدن تام و جری، زار زار گریه می کردند. حکایت اون مردم شبیه حکایت دختر خواهر من است. به این صورت که دختر خواهرم این وبلاگ را خوانده است و یکی از خاطراتی که اشک من رو موقع نوشتن درآورده بود را جالب ترین و خنده دارترین نوشته ام میداند!.
**
و اما فراز....
یکی از کارهایی که فراز مدتی به آن مشغول است به این صورت است که مثلاً قصه ای می گوید ، بعد بین قصه ولوم صدایش را پایین می آورد، وقتی ما با تعجب به او نگاه می کنیم، می گوید : "کنترل رو بردار، صداشو زیاد کن." بعد ما وقتی با کنترل صدا را زیاد می کنیم صدایش را بالا می آورد. البته الان به محض اینکه صدایش پایین آمد منتظر نمی مانیم خودش بگویید بلکه فوری دست به کنترل می شویم.
**
یکی دیگر از کارهای فراز این است که وقتی شعری می خواند یکدفعه ساکت می شود. بعد هم می گوید:" ببیین باطریش تموم شده یا نه؟" و بعد ما لباسش را بالا می زنیم تا مثلاً چک کنیم باطریش را. بعد وقتی می گوییم درست شد، خودش شروع به خواندن مجدد همراه با رقص می کند.
**
یک بسته شکلات داریم که رنگ بسته بندی هر یک از شکلاتهای آن آبی ، قهوه ای و قرمز است. اوایل هر وقت می خواستیم به او شکلات بدهیم می گقت: " میخوام خودم انتخاب کنم". جدیداً واژه "تصمیم" را یاد گرفته است و حالا هروقت می خواهد شکلات بردارد می گوید" می خوام خودم تصمیم کنم". دیروز گفتم: بیا خودت تصمیم بگیر، فراز هم گفت :آره، بزار خودم تصمیم خورم.
**
گاهی وقتها نصف شب بلند می شود و از من آب میوه میخواهد و فوراً هم تاکید می کند که " وقتی من آب میوه میخورم ، تو باید رو صندلی بشینی و من رو نگاه کنی" اگر من روی صندلی ننشینم و مثلاً با ایستم ، دادش در می آید. وقتی هم شربت فرو گلوبینش را می خورد حتماً من باید چهار زانو بنشینم و آقا را نگاه کنم.
**
شیرین کاریهای دیگری هم دارد ولی الان برق رفت و من عجله دارم که تا برق این لب تاپ تمام نشده، این مطلب را پابلیش کنم. در فرصتهای بعدی می نویسم.

۲ نظر:

Unknown گفت...

طرز تهیه همبرگر جالب بود. پسرتون هم خیلی با نمکه کارهاش، چند سالشه؟

ناشناس گفت...

عجب بسر دیجییتالی داریدها :)
خیلی با نمکه وقتی بچه ها خودشون رو با اشیا مقایسه می کنند اما من ته دلم گاهی می ترسم! فضای اطراف ما خيلي الکترونیکیه انگار.
راستی مامان فراز عزیز از توصیه ات در مورد عسل خیلی ممنون! در حال اجراست ;)

Google Analytics Alternative