خواهران و برادران محترم، به استحضار می رساند که چششمان را که امروز صبح بازکردیم دیدیم برف داره می باره!
اول فکر کردم متوهم شدهایم، بعد که هی چشمام را مالیدیم و با دقت نگریستیم دیدیم که نه خیر، خیلی هم برفه!
از زیر پتویمان که آمدیم بیرون برای خوشحالی درکردن، تازه یادمان آمد که لولۀ شوفاژمان هم ترکیده است و هوا چه بس ناجوانمردانه سرد است ، این بود که چپیدیم زیر پتو ویک ساعتی به گاو و سالش فکر کردیم. یک ربعی هم میشودد که از با پتو آمدیم بیرون و یک بخاری برقی سه لووول را روشن کرده تا بلکَم گرممان شود. بعد چشممان به لب تاب افتاد و گفتیم بهتر و عجیب تر از این چه خبری آدم می تواند در وبلاگش بدهد که در تاریخ هم ثبت شود!
عکس بالا هم ایکی ثانیه قبل از باکلن منزل گرفته شد!
پی نوشت: گل مریم هم پست بعد از سفریش رو به همین موضوع اختصاص داده و این نشون میده که این موضوع فقط از نقطه نظر من مهم نیست! (آیکون "ما سه تا رو کجا میبرید"، جوکش رو که یادتونه؟!)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر